اولين و كامل ترين وبلاگ فارسي در رابطه با تحصيل در خارج از كشور.

در صورتی که علاقه مند به افزودن وبلاگ mtcanada به لیست وبلاگ های خود هستید،خواهشمندم تنها با عنوان:
"هدف من: كانادا:تورنتو،ونکور/امریکا/استرالیا ، تحصيل-كار و زندگي"
لینک دهید و چنانچه مایل هستید وبلاگ خود در لیست وبلاگ های منتخب این وبلاگ افزوده شود در قسمت نظرات، آدرس و عنوان وبلاگ خود را منتشر نمایید.
-باتشکر از توجه و همکاری شما- ؛ مدیریت وبلاگ : محمد

(كپي برداري از مطالب وبلاگ mtcanada فقط با ذكر منبع مجاز مي باشد.)
MTCanada.Blogspot.Com
MTCanada.blogfa.com (*آدرس جدید بدون فیلتر وبلاگ mtcanada)

۱۳۸۸ شهریور ۱۵, یکشنبه

درد و دل

  • مطالب منتخب پیشین این وبلاگ:
راهنماي چگونگي دريافت پذيرش و بورسيه تحصيلي

روش ثبت اختراع در کانادا

معرفي دو كتاب بسيار مفيد براي يادگيري زبان

يك جمله اي هميـشه يادت باشه

تمامي پرش ها و پاسخ هاي مربوط به تحصيل در خارج از كشور


  • سلام به همگي

بالاخره بعد از يك غيبت طولاني چندروزه برگشتم

اين غيبت هم به دانشگاه و انتخاب واحدم مربوط مي شد كه خيلي اعصابم خورد شد سر اين قضيه، دانشگاه ها معمولا از اوايل يا اواسط شهريور ماه دانشجويانشون را مجاز به انتخاب واحد اينترنتي مي كنند اما دانشگاه ما از 24/05/88 دانشجوها را مجاز كرد تا 1 شهريور كه بنده از آن بي اطلاع بودم بله درست فهميد من نتوانستم با اين دسته گلي كه دانشگاه به آب داد با اين ايده بسيار بسيار جالب مسولان دانشگاه انتخاب واحد كنم و با ان حداقل امتياز(معدل) و در راس قرار گرفتن جزو كساني كه مي توانست نسبتا زودتر از بقيه انتخاب واحد كنه بنده از اين نعمت الهي بهره مند بودم اما چون اطلاعي از اين وضعيت تاسف بار نداشتم اتنخاب بنده به 16/5/88 تغيير يافت يعني با آن دسته از كساني كه با مضمون انتخاب واحد با تاخيير نسبت به انتخاب واحداشون اقدام مي كنند من هم بايد اقدام كنم متاسفانه بچه هايي كه مشروط شده بودن هم زودتر از من انتخاب واحد كرده اند و تقريبا تو ليست دروس ارائه شده دانشگاهمون تعداي واحد و درس هاي اندكي مانده كه به درد من مي خوره متاسفانه چون من ترم چهارم هستم خيلي به اين ترم اميدوار بودم اما 5ترمه شدم به خاطر وجود همين مسائل وچندين استاد فهيم و بسيار عالي(جون عمشون) كه با سطح مقطعي كه داشتن اصلا قدرت القاي مطالب را به دانشجويان نداشتند واسما و رسما استاد هستن كه بنده مجبور به حذف واحدهايي كه با اين استادها داشتم شدم و حالا با اين وضعيتي كه پيش آمده فكر مي كنم اوضاع زياد برام مساعد نباشه چون مي خواستم در كنكور سراسرس كارداني به كارشناسي 89 شركت كنم و اين نياز به مطالعه و صرف وقت دارد كه بازهم بنده از اين نعمت (وقت) با اين شرايط تا حدودي به دور هستم.

اما جاي نگراني نيست، آخر هر سر بالايي يك سر پاييني هست.

من تلاشم را مي كنم اميدم هم به خداست.نتيجه اش هم با خداست.

ولي اين خيلي جاي تاسف داره كه براي انتخاب واحدات منتظر باشي انتظار بكشي و يكدفعه بفهمي كه بلــــــــــــــه انتخاب واحد مدتش گذشته و هيچ كسي نبوده كه به تو بگه عزيزم انتخاب واحد دانشگاه شما بر خلاف دانشگاه هاي ديگر زودتر انجام مي شود آن هم در تاريخ 14/مرداد/88 واقعا كه.

نمي دونم دانشگاه ما با بقيه چه فرقي دارد يا چه گلي به سرش زده كه اينطور تفاوت قائل مي شن ، با مسوولان هم صحبت مي كني درست حسابي جوابتو نمي دن سر كي دادو هوار كني پيش كي شكايت كني به كي اصلا بگي ! من نمي دونم كسي هست بدونه؟!

همين مسائل هم مانند باعث مي شن كه آدم فكر كنه اينجا جاش نيست اينجا براش ارزشي قائل نيستن.

باوركنيد از اينو اون مي شنوم كه چقدر تو كشوري كه زندگي مي كنن براشون ارزش قائل اند حداقل همين انتخاب واحدشون رو مثال مي زنم آنقدر اطلاعرساني مي كنن از طريق سايت مربوطه به دانشجوها ميل مي زنن و بالاخره به هر طريقي كه شده به دانشجوهاشون اطلاع مي دن و مي فهمونن كه در فلان روز فلان ساعت بايد انتخاب واحد كنيد مثلا تو همين كشور منتخب بنده كاناداي بيكران مثالي عرض مي كنم.

دكتر محمد لطيفي را كه ديگه بايد بشناسيد مدير وبلاگ خاطرات تحصیل در کانادا

اين دوست عزيزم يك روزي تعريف مي كرد زمستان بود برف شديدي آمده بود هوا هم خيلي سرد بود و به هيچ عنوان نمي شد رفت دانشگاه ولي بالاخره هر طوري كه بود با هر سختي خودشو رسانده بود به دانشگاهشون و ديده بود كه دانشگاهشون تعطيل است و بعد از پرس و جو از مسولان آنجا فهميده بود كه صبح زود از طريق اي ميلش به ان اطلاع داده بودند بعد كه آمده بود منزلش يك نگاهي به ميلش انداخته بود ديده بود دانشگاهشون تعطيلي امروز را شخصا به اون اطلاع رساني كرده است.ببنيد اين چقدر جاي خوشحالي داره و چقدر هم جاي تاسف.

هنوز كه هنوزه وقتي كه زمستان مي شه و در تهران برف مي باره ما تو مركز شهر هستيم نمي باره ولي اگر هم بباره به هيچ طرق و طريقي نمي توني بفهمي كه مدرسه ها اون هم كدوم مقطعشون(مثلا سوم راهنمايي مي خوره زمين و دستش يا سرش مي شكنه اما اول دبيرستانيه بدبخت كه 1سال تفاوت سنيشه اصلا،حتما بايد بره مدرسه) يا دانشگاه ها تعطيل هستن يا نه! مگر از طريق اخبار البته اگر از بعدازظهر برف به صورت سنگين بباره اخبار همان شب اعلام مي كنه كه جاي شكر داره اما فكر كن مي خوابيو صبح بلند مي شي مي بيني خيابانها سفيد هستش برف 20-30 سانت باريده بعد بايد منتظر اين باشي كه مسولان مربوطه از خواب نازشون بلند بشن و بعد محبت كنن تشخيص بدن مثلا فلان منطقه تعطيل است خدا خيرشون بده كه باز گفتن اما وقتي اعلام از طرف اخبار گفته مي شود اين گفته هاي حضرت آقايون كه زنگ اول خورده و تا برسي مدرسه زنگ دومت تمام شده بايد بري زنگ سوم كه دو زنگ غيبت خوردي.به به عجب مملكتي عاليـــــــــــــــه. بعد كه اينا رو جزو دليلت ميدوني براي خروج از كشورت بهت مي گن وقتي طرز تفكرت اينه ديگه من بهت چي بگم! بابا مگه چيزي هم داري كه بگي تا كي بايد اين وضع ها رو تحمل كنيم دور مدرسه هامونو ديديدن چقدر ديوارهاش بلنده بابا مگه زندانه يادم مياد سوم راهنمايي بودم معلم ها اعتصاب كرده بودن دانش آموز ها تا فهميدن اين مساله را از درو ديوار بالا مي رفتن و فرار مي كردن.

دانش اموزهاي ابتدايي مون هم كه انگار به زنداني هاي گوان تانامو گفتن آزاديد چنان از مدرسه فرار مي كنن و مي دون آدم وحشت مي كنه معذرت مي خوام اينطور مي گم ولي خودم ديدم و شنديم كه مردم بسيار عزيز و فهيممون تا با اين دسته از افراد رو به رو مي شن مي فرمايند كه وحشي ها آمدند بازم به به عجب مملكتي داريم ما.

دانش اموز كانادايي رو نمي توني از مدرسه بيرون بكشي آن وقت دانش آموز ما وسط زنگ دومشون آرزو مي كنه كه كي زود زنگشون مي خوره. ديوارهاي مدارس كاندا انقدر كوتاهه كه يك گربه براي رفتن به داخلش نيازي نيست برج ميلاد رو بالا بره دور تا دور ديوارهاشون حفاظ كوتاهي هستش كه داخل مدرسه را مي توني ببيني يه كي از دوستان ساكن كانادام تعريف مي كرد آنقدر دانش آموزهاشون عاشق مدارسشون هستن كه ولشون كني حتي شايد شامشونم تو مدرسه بخورن چون نظام آموزشي كانادا بسيار عالي هست(سالن ورز، ش انفي تئاتر ، فضاي آموزشي مساعد ، كلاس ها و آزمايشگاه هاي مجهزو...) جمله اي هم دانش آموز ها مجبور به حفظ آن نيستن چرا كه مي تونن آن را با آزمايش و درك بهتر با تجهيزات و امكاناتي كه موجود هست ياد بگيرن.

يادم مياد مقطع راهنمايي و دبيرستان آرزو مي كردم مدرسمون يك آزمايشگاه داشته باشه كه شكر خدا داشت ولي فكر كنم به تعداد انگشت هاي دست تو هر دوتا مقطع به آزمايشگاه رفته باشم آن هم چه جور آزمايشگاه و آزمايشي معلم آزمايش كنه( مثلا كاغذ تورنوسل) و بعد تو تماشا كني حق نداري به چيزي دست بزني.

خلاصه سرتونو درد نيارم اينه اوضاع ما و كشور ما.

اگر در تلاشم و طاقت ميارم اگر حاضر شدم سختي ها رو متحمل بشم اگر دارم درسهامو خوب مي خوتنم به فكر اينم كه معدل كل ليسانسم را به 19-18 برسونم بخاطر اينه كه نيمه پر ليوان را نگاه مي كنم و مي دونم آخر تمامي اين سختي ها يك لبخند شيرين پنهانه.

  • بياييد به هم كمك كنيم نه اينكه سنگ جلوي پاي هم بندازيم.
  • اگر يك روزي دست كسي را بگيري و از زمين بلندش كني دونفر يك روزي دستتو مي گيرن و از زمين بلندت مي كنن يكي خداوند و ديگري همان شخص.
  • خداوند فرموده است:

اگر مرا ياري كنيد ، شما را ياري مي كنم و قدم هايتان را استوار مي گردانم ، يار خدا بودن يعني بر اساس قوانين الهي رفتار كردن ،احترام به والدين‌ ، گناه نكردن ، كمك به ديگران ، نرنجاندن ديگران ،در كل انسان بودن.

  • يار خدا بودن در واقع همان ياري كردن خود است.

در پناه حق.


۳ نظر:

امیر گفت...

بابا اینقدر ناشکری نکن !! شناس اوردی برای این ترمت مرخصی رد نکردن بازم جای شکر داره توانستی انتخاب واحد کنی ( نیمه پرلیوان رو ببین ) D:

امیر گفت...

راستی این قسمت نمایش نتایج فیلتر شده بازم نیمه پرلیوان رو نگاه کن که شانس داشتی وب سایت رو فیلتر نکردند D:

محمد مدیر وبلاگ:MTCanada گفت...

پاسخ امير عزيز:
سلام امير جان مرسي دوست من كه به وبلاگ خودت سر مي زني مرسي از اظهار لطفت
چشم من كه خميشه نيمه پر ليوان را سعي كردم ببينم.
ولي جاي نگراني نيست چون كارم رو بلدم و با اون تعداد واحدهاي باقي مانده يه انتخاب واحد توپ كردم كه تو پست بعدي مفصلا درباره اش توضيح مي دم.
در مورد آمار سايت هم فيلتر نشده عزيز بعضي وقتها لود نميشه
آرزو مي كنم به هدفهامون برسيم
دوستدار شما و راه شما:محمد

فرم تماس با مدیریت MTCanada

* نام و نام خانوادگی :
* آدرس ایمیل:
موضوع پیام:
*پیام:

فرم تماس از پارس تولز