اولين و كامل ترين وبلاگ فارسي در رابطه با تحصيل در خارج از كشور.

در صورتی که علاقه مند به افزودن وبلاگ mtcanada به لیست وبلاگ های خود هستید،خواهشمندم تنها با عنوان:
"هدف من: كانادا:تورنتو،ونکور/امریکا/استرالیا ، تحصيل-كار و زندگي"
لینک دهید و چنانچه مایل هستید وبلاگ خود در لیست وبلاگ های منتخب این وبلاگ افزوده شود در قسمت نظرات، آدرس و عنوان وبلاگ خود را منتشر نمایید.
-باتشکر از توجه و همکاری شما- ؛ مدیریت وبلاگ : محمد

(كپي برداري از مطالب وبلاگ mtcanada فقط با ذكر منبع مجاز مي باشد.)
MTCanada.Blogspot.Com
MTCanada.blogfa.com (*آدرس جدید بدون فیلتر وبلاگ mtcanada)

۱۳۸۹ آذر ۱۰, چهارشنبه

جمعه روز سرنوشت ساز من



سلام به همگي مرسي از استقبالي كه در نبود من مي كرديد اما منم همين گوشه موشه ها بودما فكر نكنيد يه موقعي تنها بوديد ، نه بودم اما به قول گفتني هيدن بودم. اي ياد زدبازي بخير چقدر حال مي كرديم باشون.(علي رضا هوي باتوام جي جي بي معرفت رفتي نگفتي يه محمدي هست بابا اين همه سال باهم بودن اين همه مدت باهم خوندن ليريك نوشتن ريكورد كردن اي بي معرفت اينه ديگه تا تقي به توقي شد محمد فراموش شد. - * ببخشيد يه مساله خانوادگي بود زياد خودتونو درگير نكنيد. . )

خلاصه اين همه درس خوندن و التماس دعا گفتن و سينه خيز رفتن و خشم شبو ،مشق شبو، دست و پنجه نرم كردن بلاخره جمعه ازمون پس مي گيرن ديگه .
برامون خيلي دعا كنيد كه اين امتحان رو خداوند مهربان مانند گذشته آسون بگيره.

دوستدار همگيتون : محمد.

دارم به كانادا نزديكتر مي شما. جونم.

۱۳۸۹ آبان ۱۹, چهارشنبه

اخباري در خصوص نظام وظيفه+1

(سلام دوست گلم مرسي بابت كمكي كه به ينده كرديد.
انشاءالله تو همه مراحل زندگيتون خداوند كمك خوشگلشو بهتون بكنه و موفق و سربلند و پيروز باشيد.

راساتي؟
من الان 4 ماهه كه فارغ التحصيل شدم بازم دانشگاه برام فرم صادر مي كنه در صورتي كه فايل من بسته شده؟
آيا آموزش با من همكاري ميكنه؟
پاسپورتم يك تارخ انقضاي خاصي داره مثل بقيه پاسپورتا نيست به قول خودتون يكبار مصرفه!
اومديم مدتش 1 سال بود انقضاش ، بعد من كه 2 يا 3 سال بايد اونجا تحصيل كنم پاسم اعتباري نداره كه بخوام برگردم يا بمونم ؟
اصلا با پاسي كه اعتبارش يكسالست چطوري مي شه 2 سال بيرون موند؟
بازم تشكر مي كنم.)


  --------------------------------------------------------------------------------------------
سلام به همگي امروز يكمي شاداب ترم. 
(يه سوالي پرسيدم در اين پست ، اگر كسي اطلاعاتي داره يا چيزي مي دونه حتي كم ، ممنون مي شم كه در اختيار من قرار بده (بوسيله قسمت نظرات) يك دنيا ممنون)


 --------------------------------------------------------------------------------------------
   راه حل پست قبلي كه يكي از دوستان عزيز كه اسمشونو نمي دونم(خودشو ناشناس معرفي كرده بودند)

  • به کسی که این مشکل رو پیدا کرده بگید که مشکلش راه حل داره و صد ها نفر دیگه هم که دارن از ایران میرن همین کار رو میکنن.
    شما میری نظام وظیفه میگی میخوام برم تافل بدهم دوبی و به پاسپورت نیاز دارم. یا میری میگی می خوام برم سفر زیارتی سوریه! بهت پاس میدن. بعدش می ری دوبی و از اونجا هواپیما سوار میشی میری مالزی و خوش اومدی! مالزی ویزا هم نمی خواد البته تا یه پنج سالی فک کنم باید اونجا بمونی تا عفو رهبری بخوری دست از سرت بردارن بذارن برگردی مملکتت.



سلام ناشناس عزيز دوست گلم يك دنيا ممنونم از راهنماييت ، همين فردا مي رم دنبالش.
مرسي كه تجربيات خودتو در اختيارم گذاشتي.
خدا اجر عظيمي بهت تو هر دو دنيا عطا بكنه.
بازم به ما وبلاگ خودت سر بزن.
راستي معرفي نكردي؟
 --------------------------------------------------------------------------------------------
(اما يه سوال:
من پذيرشمو گرفتم مي رم نظام وظيفه مي گم مي خوام برم سوريه مي گن وديعه بذار پاستو مي ديم ، خوب ،
همه اين كارا رو مي كنم بعد اين دوستمون گفته بودن مالزي ويزا نمي خواد،من نمي دونم در اين باره اگر كسي چيزي مي دونه بيشتر راهنماييم كنه ممنون مي شم.
اما سوال اينجاست كه اگر بايد ويزا گرفت آيا با پاسپورتي كه من دارم امكانش هست كه ويزاي تحصيلي بهم بدن؟
با توجه به اينكه تاريخ انقضاي اين جور پاسپورت ها فرق مي كنه ، آيا بازم مي تونم برم و ادامه تحصيل بدم؟
بعد كه برگردم جريمم نمي كنن؟
وديعه مالي كه گذاشتم اونم 15 ميليون تومان چي ميشه؟ مي پره؟ همش ضبط مي شه؟)
 --------------------------------------------------------------------------------------------
امروز بازم به نظام وظيفه مراجعه كردم.
عزيزاني كه فارغ التحصيل شدن در مقطع كاداني يا ديپلم براي ادامه تحصيل در صورت مشموليت و نداشتن پاسپورت حتي با داشتن پذيرش هم براي ادامه تحصيل بهشون پاسپورتي حتي با گذاشتن وديعه مالي هم امكان پذير نمي باشد.
و فقط در مقطع كارشناسي ارشد و دكتري صادر مي گردد.
اما نگران نباشيد مثل اينكه راه هاي ميانبري هست كه مي شه اين مهم رو دور زد.
حتما متن بالاي اين پست(راه حل) را خوانديد. پس ديگر نگران هيچ چيز نباشيد. 

۱۳۸۹ آبان ۱۸, سه‌شنبه

اگه ديدي جواني بر درختي تكيه كرده بدان بهش بد جوري زور گفتن و گريه كرده


سلام به همگي. امروز 18 آبان بود و من امروز وحشت ناك داغونم.انقدر اعصابم خورده كه دلم مي خواد...ولش كن.
اي خدا اي كاش يكي بود كه مي تونستم دردمو بهش بگم(منظورم مسئولان كشور عزيزم ايرانه وگرنه كه از دست پدرومادرم و اطرافيان كه كاري بر نمياد)

(من الان تو اين فضاي مجازي دارم با خدا صحبت مي كنم) ولي همتون بخونيد همتونم گوش بديد و همتونم بدونيد.
خدايا ، يادته يه روزي فهميدم كه مي تونم برم و در كشور مالزي ادامه تحصيل بدم.
خدايا ، يادته وقتي فهميدم كه مي تونم تو مالزي تحصيل كنم چقدر خوشحال شدم.
يادته مي خواستن از دو تا از بهترين دانشگاه هاي مالزي در سط جهاني پذيرشم كنن !
خدايا خودتو بذار جاي من وقتي يكي از اين دانشگاه ها  (دانشگاه MMU  و دانشگاه UCSI ) بهت پذيرش بدن ، همه جوره پيشو نمي گرفتي كه هر جور شده اين فرصت رو از دست ندي.
تازه نيازي هم به مدرك زبان هم نباشه ، خود دانشگاه يه دوره 6 ماهه مي ذاشت براي تقويت زبان بعد شروع ترم ها و ساير امكانات ديگر.
خدايا امروز رفتم دنبال اينكه ببينم با نامه پذيرش دانشگاه چطوري مي تونم پاسپورت بگيرم كلا چقدر طول مي كشه چون تا قبل از عيد 6 ماه سربازيم كه فرصت داشتم تموم مي شد.
اما يه چيزي شنيدم كه آتيش گرفتم سوختم خدا!
چه فرصت طلايي گيرم اومده بود.
چه موقعيت عالي.
فكرشو بكن UCSI بهت پذيرش بده بعد مي رفتي زبانت كه تقويت مي شد هيچي يه چيزيم روش ، مهندسي كامپيوترمو از اونجا مي گرفتم بعد مشكل زبان تو اون مدت ادامه تحصيل به كلي حل مي شد بعد تو اون دانشگاه هم مثل ايران توپ درس مي خوندمو جزو نفرات اول مي شدم هر ترم.آخر سرم با يه سبد افتخار براي كارشناسي ارشد مي رفتم كانادا يا همون مالزي ادامه مي دادم.
اينا و خيلي بيشتر از اينا حتي فكر كرن بهشون هم خيلي خيلي قشنگه.
اما وقتي بهت بگن كه فقط دانشجوياني حق دارن از كشور خارج بشن كه براي كارشناسي ارشد به بالا پذيرش داشته باشن چه حالي مي شي؟
اصلا چه رنگي مي شي؟
وقتي اين همه تلاش كردي تازه شانس درب خونتم زده شرايطشم تمام و كمال داري كه بري بعد يه سد بزرگ اونم نداشتن پاسپورت جلوت باشه كه جلوي اون همه اتفاق قشنگ رو مي گيره چه شكلي مي شي؟
بازم حوصله داري؟بازم شاد هستي؟
نمي خوام بگم گذشت.
اما اين فرصتمم مثل اكراين رفتنم گذشت!
آره دوباره گذشت!
با همتونم كه نذاشتين من تو زندگيم پيشرفت كنم شايد خواست خدا بوده نمي دونم اما از همتون گله مندم.
مسئولان عزيز شما كه بچه هاتون نخبه و شاگرد اول نيستن كه بخوان برن خارج از كشور تحصيل كنن.اما كسايي ديگه هم هستن كه مثل بچه هاي   گ.ش.ا.د    شما نباشن و از ذره ذره به خدا قسم از ذره ذره امكاناتشون نهايت استفاده رو مي كنن تا بهترين و عالي ترين كار رو انجام بدن.
اگه بچه خودتون هم شرايطي براش مهيا مي شد كه متونست بره ايا بازم از اين قانون هاي مزخرف براي جامعه تجويز مي كردينو مي نوشتين؟
به خدا نه.نمي نوشتين.
اما جلوي من رو گرفتين نذاشتين به تنها آرزوم كه ادامه تحصيل اونم تو بهترين دانشگاه هاي جهان هست برسم .
لياقتش رو داشتمو نذاشتين.عمدا يا سهوا فقط واگذارتون مي كنم به خدا.
خانومي كه تو نظام وظيفه خيلي راحت بهم گفتي نمي توني از كشور خارج بشي ، بهت گفتم چرا؟
گفتي چرا نداره اين قانون كشوره!
خانوم محترم يادته بهت گفتم من اين همه زحمت كشيدم پذيرش گرفتم زبان خوندم مداركمو آماده كردمو ترجمه كردم ، جهنم اين همه هزينه كردم،يعني همه ي زحماتم به باد رفت؟
خيلي راحت ،واي واي خيلي راحت گفتي آره همش به باد رفت همش پوچشد.
اگه براي پسر خودتم اين اتفاق ميافتاد چه حسي داشتي؟
مي دوني ولي من با اينا تسليم نمي شم.
گفتي فوق ليسانس.
باشه صبر مي كنم اينجا درس مي خونم بازم بهترين مي شم.
بازم ادامه مي دم به راهم به خدا كه توقف نمي كنمو نمي ايستم.
ولي يه روزي كارشناسيمو مي گيرم زحمتش 2ساله عيب نداره ولي آيندمو مي سازم.
و بازم اگه گفتيد شرطش يه چيز ديگست عيبي نداره بازم به سازتون مي رقصم.
خدايا زياد حرف زدم اما بايد مي گفتم بغض گلومو گرفته اما نميشكنم.
چون آخر هر سر بالايي يه سر پاييني هست.




----------------------------------------------------------------------


تبليغات در MTCanada
(هاست نامحدود - ايمل نامحدود - پهناي باند رايگان - ضميمه گر فايل ايميل نامحدود و... + پكيج خود آموز طراحي وب سايت 4 روزه وب سايت مي زنيد ، 1 روز آموزش رو مي بينيد روز 2و3و4 هم طراحي تا اخر هفته يك وب سايت عالی داريد قيمتشم
فقط 365000 تومان تلفن تماس : 09359339833)
 ----------------------------------------------
لينك مطالب منتخب پیشین این وبلاگ

  1. روش ثبت اختراع در کانادا
  2. راهنماي چگونگي دريافت پذيرش و بورسيه تحصيلي
  3. معرفي دو كتاب بسيار مفيد براي يادگيري زبان
  4. يك جمله اي هميـشه يادت باشه
  5. تمامي پرش ها و پاسخ هاي مربوط به تحصيل در خارج از كشور
  6. داستان انتخاب واحد
  7. توصيه نامه

۱۳۸۹ آبان ۱۶, یکشنبه

نسل منســوخ شده!

لينك مطالب منتخب پیشین این وبلاگ

  1. روش ثبت اختراع در کانادا
  2. راهنماي چگونگي دريافت پذيرش و بورسيه تحصيلي
  3. معرفي دو كتاب بسيار مفيد براي يادگيري زبان
  4. يك جمله اي هميـشه يادت باشه
  5. تمامي پرش ها و پاسخ هاي مربوط به تحصيل در خارج از كشور
  6. داستان انتخاب واحد
  7. توصيه نامه
سلام به همگي .
بذاريد پست رو با يك گلايه شروع كنم:
چي؟
كنكور.
سرنوشت كسي كه كنكور قبول نشه چيه؟
تا حالا بهش فكر كرديد من هم جنس خودمو مثال مي زنم، يه آقا پسر خوب با ادب با اخلاق خانواده دار كه زندگيه هدفمندي براي خودش دستوپا كرده اگر كنكور قبول نشه چي مي شه؟
سر دوست هاي من چي مياد كه اگه قبول نشن بايد برن سربازي!
اي لعنت خدا ، لعنت زمين و آسمان لعنت جن و انس به اين محبتي كه مسئولان كشورمان داشته اند(سربازي و كنكور)
قبلا نمي گفتم مرگ بر سربازي چون قبلا يكي كه مي خواست تحت هر شرايطي از كشور خارج بشه يا اصلا نره سربازي، مي تونست بخره.
اما الان اونم برداشتن . پس حق دارم بگم مرگ بر سربازي.
من كاري ندارم خوبه بده زشته زيباست ، من خودمو نگاه مي كنم كه مثلا اگه يكي كنكور قبول نشد اگه اين سربازيه لعنتي نبود مي تونست يك سال ديگه اصلا تا هر وقت كه دلش مي خواست درس بخونه و عيب نداره كنكورم بود باشه بذار باشه جهنم،كنكورم مي داد . الان بي چاره دوستاي من اصلا خود من كه اگر كنكور قبول نشيم بايد تشريف ببريم به خدمت مقدس سربازي.
كدوم تقدس جم كن بينيم بابا اين چه تقدسيه كه زوريه!من مي گم اگه اين كنكور و سربازي براي آقا پسرهايي كه ، بببين دارم مي گم آقا پسرهايي كه اهل تحصيل و علم بودند ، نبود اين آقاپسرها به پروردگارم ايران رو آباد ، نه ، آبادانتر مي كردند. البته از يه جنبش قبول دارم خوبه حتي براي اين آقا پسر ها يه جورايي شبيه ديد لاين يا همون ضرب الاجل خودمون مي مونه مثلا:
از اللان تا 6 ماه ديگه فرصت داري درس بخوني تلاش كني تا يك دانشگاه خوب يك رشته ي خوب قبول شي ، اگر نشدي مخلصتيم بايد بري سربازي.
اين يه جورايي اگه منم نخوام درس بخونم يا تنبلي كنم وادار مي كنه كه پس درس بخونم يللي تللي نكنم.
مي دوني از چي مي سوزم، از اينكه مي گن قبل از تو هم كساي ديگه رفتن،رفتن چون مي خواستن از آب و خاكشون مراقبت كنن تا تو در آرامش درس بخونيو تفريح كني.
منم مي گم دستشون درد نكنه دست شما هم درد نكنه ولي بچه گول مي زني؟
فكر كردي با يه بچه 3 ساله داري صحبت مي كني؟
نه ! اول بايد بگم كه همون كسايي كه دم مي زنيد مثل من بودنو رفتن تا مراقب وطنشون باشن كه به زور برديد !
خودشون كه با پاي خودشون نيومدن وادارشون كرديد.
بعد حالا فرض مي گيريم كه نه داوطلبانه رفتن ، شما از من بابات كار داوطلبانه ي اونها مزد مي خوايد در صورتي كه خورشون نمي خوان!
دم همتون گرم.
آخه دهنه آدامو باز مي كنن فكر مي كنن كسي چيزي نمي فهمه انگار همه از پشت كوه اومدن.چرا يه نظر سنجي نمي كنيد در سطح جامعه كه ببينيد كي علاقه منده تا به خدمت مقدس سربازي بره؟ هااا چرا؟؟؟


آقايون ، خانوما ، دخترا ، پسرها ، پدربزرگا ، مادربزرگا ، ايوهناس يكي به من جواب بده!
د.ه.ن.م.ا.ر.و. آره.
سرتونو درد نميارم ولي باور كنيد كسي نمي ره.
كنكورو يك سال براي دانشگاه آزاد برداشتن ، باور نمي كنيد اما باور كنيد بيشتر دوستام با شرط معدل بهترين دانشگاه هاي كشور جذب شدند ولي سال بعدش دوباره شرطش كنكور شد.
من خودم با كنكور رفتم نه شرط معدل اما اگه يك سال ديگه دوسال ديگه اصلا 10 سال ديگه كنكور رو بردارن من فقط افسوس يك چيز رو مي خورم.
اونم اينه كه با معدلي كه من داشتم مطمئنم مي تونستم دانشگاه شريف تحصيل كنم يا اصلا حداقل از شهر تهران بيرون نمي رفتم.
هرچند نرفتم كنكورم دادم رتبمم دو رقمي شد دانشگاه خيلي خوبي هم قبول شدم اما ديگه گذشته بر نمي گرده.
من دوست ندارم برگردم به عقب تا گذشتمو تغيير بدم ، به خدا راضيه راضيم.
اما درد من اينه كه شايد با شرط معدل وضعيتم شرايطم اصلا راه زندگيم عوض مي شد هرچند الان هم راضيم.
ولي دوستاي من كه چه معدل هايي داشتن چه نمره هايي تو چه درس هايي مي اوردن كنكور قبول نشدن سربازيم نرفتن الان ول ول مي گردن و منســــــــــــــــــــــــــــوخ شدند.
آره درد من براي هم سن و سال هاي خودمه كه ديگه گذشته براشون بر نمي گرده و اگرم شرط معدلي بشه انقدر باد پشتشون خورده كه ديگه فكر ادامه تحصيلم به سرشون نمي زنه.


اسم اين پست رو مي ذارم نسل هاي منســــــــــوخ شده.
دوستون دارم.
تو رو خدا برامون دعا كنيد.


ولي فقط يه چيزي رو در انتها يادم رفت بگم اونم اينه كه هر چقدر سخت تر بگيرن ما و امسال ماها گردن كلفت تر مي شيم.
و اين خوبه من اينو دوست دارم كه با هر سازتون مي رقصيم و جالبه كه آخرشم كار خودمونو مي كنيم و به هدفمون هم مي رسيم.
هر چقدر دلتون مي خواد سخت بگيريد ، سربازيو مي خوايد بكنيد 24ماه ، بكنيد 4 سال اصلا ، با ذهنيت و روحيه من و امسال من مي خواين بازي كنين كه يه سال مي گيد سال 89-90كنكور رو بر مي داريم بعد مي گيد تا سه سال ديگه برداشته نمي شه!اصلا تا روز قيامت كنكور رو برنداريد.ولي آخرش شما بايد خودتون باد بزنيد (مي دونم خوبه) ولي بهتر از اون اينه كه ما زير كولريمو جولومون اقيانوسه(اين خيلي بهتره).

۱۳۸۹ مهر ۲۲, پنجشنبه

چه خبر


تبليغات در MTCanada
(هاست نامحدود - ايمل نامحدود - پهناي باند رايگان - ضميمه گر فايل ايميل نامحدود و... + پكيج خود آموز طراحي وب سايت 4 روزه وب سايت مي زنيد ، 1 روز آموزش رو مي بينيد روز 2و3و4 هم طراحي تا اخر هفته يك وب سايت عالی داريد قيمتشم
فقط 365000 تومان تلفن تماس : 09359339833)
 ----------------------------------------------
لينك مطالب منتخب پیشین این وبلاگ

  1. روش ثبت اختراع در کانادا
  2. راهنماي چگونگي دريافت پذيرش و بورسيه تحصيلي
  3. معرفي دو كتاب بسيار مفيد براي يادگيري زبان
  4. يك جمله اي هميـشه يادت باشه
  5. تمامي پرش ها و پاسخ هاي مربوط به تحصيل در خارج از كشور
  6. داستان انتخاب واحد
  7. توصيه نامه


سلام به همگي اميدوارم كه ايام به كامتان شيرين باشد.
12چه خبر؟
1-آذر كنكور دارم
2-دارم درس مي خونم

3-مشغول به كار هم هستم.

4-زبان مي خونم 
5-برنامه ريزي براي آينده تحصيلي
6-پيگيري شرايط رفتن و ادامه تحصيل در كشور آرزوهام كانادا
و...
راستي شما چه خبر چي كارا مي كنيد اصلا كجاييد نيستيد؟
يكمم شما بگيد.

۱۳۸۹ مهر ۲, جمعه

پاسخ به سوالات


لينك مطالب منتخب پیشین این وبلاگ

  1. روش ثبت اختراع در کانادا
  2. راهنماي چگونگي دريافت پذيرش و بورسيه تحصيلي
  3. معرفي دو كتاب بسيار مفيد براي يادگيري زبان
  4. يك جمله اي هميـشه يادت باشه
  5. تمامي پرش ها و پاسخ هاي مربوط به تحصيل در خارج از كشور
  6. داستان انتخاب واحد
  7. توصيه نامه



سلام به همگی این مدت که نیودم حسابی درگیر کارام هستم دارم یه سایت زدم که الان مشغول طراحیش هستم ، و سرگرم خواندن درس هام و...
در این مدت عزیزانی نظر گذتشته بودند ئ سوتلانی پرسیده بودند
از لطفی که نسبت به من و وبلاگ خودتون داشتید کمال نشکر را دارم.
ببخشید که به علت عدم وقت پاسخ همگی را کلی و اجمالی می دهم.
اما فبل از هر چیزی مطالب لینک شده ی پایین را خواهشمندم خوب و با دقت مطالعه بفرمایید.


*  راهنماي چگونگي دريافت پذيرش و بورسيه تحصيلي
*  تمامي پرش ها و پاسخ هاي مربوط به تحصيل در خارج از كشور
*  توصيه نامه
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
سلام
با تشکر از شما که تجربیاتتون را در اختیار دیگران میگذارید.
من به تازگی دوره لیسانسم را در رشته معماری تمام کردم.(دانشگاه آزاد)
به دنبال این هستم که در کشور دیگری(سوئد،ایتالیا،قبرس،ترکیه، هند،آمریکا و کانادا) ادامه تحصیل بدم و هم نیاز به بورسیه دارم و هم اینکه برای پرداخت شهریه ام کار کنم.شما چه راه حلی برای من دارید؟
اگه میشه،بیشتر من را راهنمایی کنید.
با تشکر
سولماز



پاسخ:
سلام سولماز جان من خیلی تشکر می کنم از اینکخ این وبلاگ رو برای یافتن پاسخ سوالاتت انتخاب کردی.
اول از همه خواخش می کنم این دو تا لینکی که برتن گذاشتم خوب خوب مطالعه کن چرا که اگر ایم کار رو می کردی این سوالاتی که پرسیدی برات پیش نمی اومد.




اما بریم سراغ پاسخ سوالاتت:
دوست من یابد یدانید که تحصیل تو بیشتر کشورهای اروپایی رایگان می باشد فقط یک شهریه سالیانه از شما می گیرند
پس اگه مثلا بری سوئد یا فرانسه یا ایتالیا و... مشکل مالی و بورست  با 20 الی 20 ساعت کار قانونی در هفته حل خواهد شد.
بازم اگر سوالی بود در خدمتم.
موفق و پیروز باشی.
امیدوارم روزی برسه که به هدفت برسی آمین. 
--------------------------------------------------------------------------------------------------
سلام آقا محمد
دستتون درد نکنه ، خدا اجرتون بده
من دانشجوی ترم دوم دندونپزشکی هستم و میخوام واسه خارج از کشور اقدام کنم ، از طرفی هم اون پولی رو که لازمه ندارم ، شما کدوم کشور رو پیشنهاد میکنین؟(خودم به فکر آلمان ام)
و اینکه آیا میشه من در کشور مقصد ادامه بدم؟(یعنی هر تعداد ترمیو که اینجا پاس کردم اونجا ما بقیشو بخونم؟یا نه باید از صفر شروع کنم)
من چطور میتونم استادی گیر بیارم که منو بورس کنه؟
ممنون از زحماتتون
نشاط از کرمانشاه





پاسخ:
سلام دوست عزیزم خواهش می کنم قایل شما را نداره.
خوب به سلامتی بهتون تبریک می گم.
کشور آلمان جدیدا داره ادا در میاره من خودم می خواستم پارسال برم آلمان برای ادامه تحصیل اما به دلایلی نشد.
کسور آلمان جدیدا از دانشجوهای بین المللی خود شخریه دریافت می کنه اما این مشکل یا کار کردن هفته ای 20 الی 22 ساعت قانونی تا حدودی نه کاملا قابل حل خواهد بود.
اما اگر مشکل زبان ندارید برید فرانسه یا ایتالیا یا سوئد ، سوئیس
و اینکه آیا میشه من در کشور مقصد ادامه بدم؟(یعنی هر تعداد ترمیو که اینجا پاس کردم اونجا ما بقیشو بخونم؟یا نه باید از صفر شروع کنم)
من چطور میتونم استادی گیر بیارم که منو بورس کنه؟
یاید خدمتتون عرض کنم که تا اونجایی که من می دونم  این کار نشدنی است.
البته شاید واحداتون رو نطبیق یدن اما اینکه حتما این کار رو می کنن یابد بگم که فکر نمی کنم.
چرا از صفر شروع کنین ، اینجا تا لیسانس یا فوق بخونید بعد برید.
اگرم اونجا از صفر شروع کردید چیز زیادی از دست ندادی یلکخ براتون بهتر هم هست
نجریه زندگی در یک کشور دیگه ، لفزایش دانشتونو...
اگر سوالی بود در خدمتم.
موفق و پیروز باشید.

--------------------------------------------------------------------------------------------------


سلام محمدجان عزیز دستتون درد نکنه با این همه راهنمایی، واقعاً دستتون درد نکنه!
منصور کریمی هستم و دانشجوی ترم آخر کاردانی کامپیوتر، من الآن نمی دونم چکار کنم، آینده رشته من چیه؟ و غیره ...
منم خیلی دوست دارم تو کشور خارجی تحصیلاتم رو ادامه بدم منتها در آمریکا!

پاسخ:
سلام منصور جان خواهش می کنم امیدوارم که استفاده کرده باشید.


خواخش می کنم این دو تا لینکی که برتون گذاشتم خوب خوب مطالعه کن 




باز هم اگر سوالی بود در خدمتم.
موفق و پیروز باشی.

--------------------------------------------------------------------------------------------------
 salam mohamad jan man vaghean bekhatere rahnamaihat mamnoonam ye soal daram man hameye sharayet ro daram faghat nemidoonam az ebteda be koja darkhast bedam? darzemn man moshkele sarbazi ham daram be nazaret bayad chi karesh konam? jalebe k bedooni man tanha hadafam raftaneh? thanx

پاسخ:
 سلام دوست عزیز خوب بهتون تیریک می گم 
مشکل سربازیتون با گذاشتن ودیعه مالی حل خواهد شد.


خواخش می کنم این دو تا لینکی که برتون گذاشتم خوب خوب مطالعه کنید 





موفق باشی.

--------------------------------------------------------------------------------------------------
 سلام محمد عزيز ممنون بخاطره راهنمايي هات واقعا وبلاك مفيدي داري يه سوال دارم از اول اول به كجا بايد درخواست بدم؟ به نظرت هزينه ي كلي يعني خونه و غذا و دانشگاه و... ماهيانه چقدر ميشه؟ thanks alot my friend

پاسخ:


 سلام دوست عزیز خواهش می کنم امیدوارم که استفاده کرده باشید. 
هرچیزی که می خواهید بدونید تو این دوتا لینکی هستن که براتون گذاتشنم.


خواخش می کنم این دو تا لینکی که براتون گذاشتم خوب خوب مطالعه کنید 







موفق باشی.


--------------------------------------------------------------------------------------------------
 mohammadreza گفت:

ضمن عرض سلام و خسته نباشید و تشکر ویژه از مدیریت محترم وبلاگ .
من دانشجوی ترم 6 عمران هستم و برای ادامه تحصیل می خوام پاییز سال 1391 اولین ترم فوق لیسانس رو در کانادا بگذرونم . میشه لطف کنید توضیح بدین برای این کار کی باید تمام مدارک لازم رو بفرستم به دانشگاه مورد نظرم ؟ آیا حتما باید لیسانسم تمام شده باشه ؟ تکلیف سربازیم چه میشه ؟ (اگه لیسانسم رو بگیرم 6 ماه بعد سرباز میشم )
باز هم از شما ممنونم .

پاسخ:



این دو تا لینکی که براتون گذاشتم خوب خوب مطالعه کنید 









*  توصيه نامه
از زمستان سال 90 کلا پروسه اپلای و زبانتو باید شروع کنی(البته زبان رو باید از پارسال شروع می کردی ولی از نظر من هیچ وقت دیر نشده فقط پاشو)
و پیش نهاد آخرم به شما اینه که سایت 



موفق باشی.

--------------------------------------------------------------------------------------------------

همه تلاشم رو می کنم که هفته ای آپ کنم.
دوستدار همتون محمد






۱۳۸۹ مرداد ۱۰, یکشنبه

داستاني دارم براي گفتن(كنكور 90-89)


سلام بدون گفتن حرف اضافه اي مي رم سر داستان خودمون.


چهارشنبه شب بود كه مادرم برامون زرشك پلو با مرغ درست كرده بود (آخه مي گن زرشك باعث تثبيت و طولاني كردن حافظه مي شه،حالا بماند كه يه شب هم كاري از دستش برا فردا بر مياد يا نه) بعد از خواندن نماز و صرف شام ، رفتم تو رختخواب حالا مگه خوابم مي برد اي بابا چرا خوابم نمي بره خدايا چي كار كنم فردا بايد زود بلند شم آخه زنگ زدم آژانس ماشين رزرو كردم قراره يك ربع به شش بياد نكنه خواب بمونم آقا مارو مي گي ساعت شد 11 شد 12 شد 1 شد 2 اي بابا بگير بخواب ديگه چته آخـــــــــــــــه جات ناراحته؟ گشنته؟ تشنته؟ چه مرگتــــــــــه آخـــــــــــــــه!

نمي دونم ساعت چند خوابيدم فقط اينو مي دونم كه 5 بيدار شدم.

علي برادرم زودتر بيدار شده بود و هنوز داشت درس مي خوند ، گفتم بابا بي خيال ديگه ول كن ، آخه كي اين موقع صبح اونم براي كنكور خود روز كنكور درس مي خونه يادت مي ره هاااااا !

حالا مگه گوش مي كرد! راستش شايد شنيده باشيد شايد كه نه حتما شنيديد كه مي گن شب قبل از امتحان يا روزش ديگه درس نخونيد هرچي كه قبلا خونديد بستونه ديگه يه شبه نمي شه ره صدساله رفت. اما من اصلا به اين جمله اعتقاد ندارم ؛ آخه مكانيسم مغز و بدن همه با هم متفاوته همه كه مثل هم نيستن شايد براي كسي مثل من اثر كنه شايدم نه تاثيري نداشته باشه.

اما يه چيز جالب براتون بگم ساعت دقيق يادمه 5:15 دقيقه بود من نيم ساعت فرصت داشتم تا آماده شم كه ماشين بياد و برم ، اما تو اون نيم ساعت علي بهم گفت بيا سوال هاي سه تا آزمون آخر عمومي موسسه مدرسان شريف رو بگير بخون احتمال داره كه گلچين اين ها بياد تو كنكور.

بهش نگفتم كه چرت و پرت نگو مغزت پاره سنگ برداشته و اين حرفا اخه اين مورد تو كنكور قبلي هم اتفاق افتاده بود اما نه سه آزمون آخر ، مجموعه آزمون هايي كه موسسه قلم چي بر گذار كرده بود ، گلچين سوال هاي كنكور بود.باور كنيد راستشو مي گم.(كارداني ناپيوسته 85-86 )

خلاصه من آزمون آخر رو فقط درس هاي معارف اسلامي و ادبياتشو خوندم ديگه وقت نداشتم سوال ها رو مي ديدم بعد پاسخ درستش رو همين طور ادامه مي دادم تا ماشين آمد.

حالا كجا بايد مي رفتيم؟! (جايي كه عرب ني ننداخت) سوار ماشين شدم و راه افتاديم راه خيلي خيلي دور بود تقريبا يك ساعت طول كشيد اما به موقع رسيدم از برو بچه هاي خودمون دوره هنرستان دانشگاه كسي رو نديدم كسي هم آشنا نمي زد بعد از اينكه شماره اتاق تو كدوم دانشكده رو از رو ورقه هايي كه به ديوار اطراف درب ورودي دانشگاه چسبونده بودن ديدم رفتم يه گوشه اي نشستم تا درب رو باز كنن خيلي شلوغ بود همه جور پسري با هر تيپ و قيافه اي با مدل موهاي مختلف به چشمت مي خورد.

خلاصه اونجايي كه نشسته بودم هر كي يه چندتا آشنا پيدا كرده بود و داشت صحبت مي كرد يكي از واحد هايي كه مونده بود تا فارغ التحصيل بشه مي گفت يكي از ترم هاي باقي موندش. بعضي ها هم داشتن برا هم كري مي خوندن يكي مي گفت من برنامه سازي با زبان تخصصي رو بالاي 80% مي زنم اون يكي مي گفت من كنكور سال پيش زبان 88% زدم خلاصه خيلي با هم صحبت و بحث مي كردن. منم فقط مي خنديدم پيش خودم مي گفتم حرف باد هواست مردشيد بيايد تا سر جلسه پاي سوال ها بعد به همتون مي گم.حالا همچين گل خوشبويي هم نبوديماا ، اي بابا آدم هي مي خواد هيچي نگه دهنشو ببنده نمي زارن كه اما خوب منم حرفايي داشتم برا گفتن به هر حال من هم كنكور قبلي نفر 44 كشور شده بودم تو دانشگاه هم نمره هاي بالايي گرفته بودم هر ترم هم تقريبا تو چندتا ترس شاگرد اول مي شدم خوب خيلي اميدوار بودم.

درب باز شدش و رفتيم داخل دانشگاه ، وقتي وارد دانشگاه مي شدي كيف ، گوشي موبايل و ماشين حساب رو مي گرفتن بايگاني مي كردن بعد هم بهت يه شماره مي دادن كه مي تونستي بعد از كنكور با دادن اون شماره وسايلاتو تحويل بگيري.

همين كه وارد شدم ديدم بله حسابي گيربازاره و دارن بچه هارو مي گردن منم كه موبال نمي دم به كسي.پاچه شلوارمو زدم بالا موبايلم رو گذاشتم لاي جورابم ماشين حسابمم پشت جيب شلوارم گذاشتم.بعد يه جا مدادي داشتم كه پلاستيكي بود بعد روش درب پلاستيكي مثل شيشه بود كه توش تراش و خود كار و مداد و از اين جور چيزها گذاشته بودم كه داخل جيب شلوارم بود بعد شروع كرد به گشتن من گفت برو موبايلت رو تحويل بده گفتم موبايل نيست كه گفت پس چيه گقتم جا مداديه! :))

خلاصه زدم زير خنده خيلي كيف كردم مراقبه كنف شد.

همينطور كه مي رفتم داخل همش مي ترسيدم موبايلم از لاي جورابم بيافته پايين واقعا هم داشت اين اتفاق ميافتاد كه ديگه بزور خودم رو رسوندم يه گوشه اي كه كسي از مراقب ها نتونه منو ببينه.بعد موبايلم رو درآوردم گذاشتم اون يكي جيب پشت شلوارم.

من دانشكده معماري يا ساختمان معماري اون دانشگاه افتاده بودم.درب ساختمان معماري رو هنوز باز نكرده بودن رفتم يه گوشه اي روي نيمكت نشستم يه چند دقيقه اي گذشت بعد سرم رو آوردم بالا به كيو مي ديدم يكي از بچه هاي كامپيوتر دانشگاه خودمون ، به سلام چطوري مسعود چه خبر از اينورا اين ترم به سلامتي فارغ التحصيل شدي ديگه؟

مسعود:نه محمد دو واحدم مونده مي خوام تابستون معرفي با استاد بگيرمش.

محمد : عيبي نداره تموم مي شه نگران نباش.

مسعود:تو چي كار كردي؟

محمد:من تموم كردم فارغ التحصيل شدم.

مسعود:همه واحد ها رو پاس كردي؟

محمد: بله.

محمد : مسعود بقيه بچه ها كجا هستن هادي و علي كجا هستن؟

اوناها علي داره مي ياد هادي با اون يكي علي افتادن ميدان امام حسين.

به سلام علي جون چه طوري؟ سلام محمد تو چطوري خوبي ؟ قربونت ممنون.

مسعود تو چطوري؟ قربونت علي مرسي.

همينطور گرم احوال پرسي و سلام و عليك بوديم كه يهو يكي ديگه از بچه ها رو ديدم

به سلام شهاب بابا همه جممون جمعه ها پرچم بالاست دم بچه هاي كامپيوتر دانشگاه كرج گرم.

نمرديمو يه چندتا آشنا ديديم دلمون پوسيد.

همينطور كه داشتم با بچه هاي دانشگاه خودمون صحبت كردم يهو يكي از بچه هاي دوره هنرستانمون رو ديدم با عجله از بين اون همه جمعيت از لابلاشون رد شدم .رفتم جلو گفتم سلام محمد يه نگاه كرد يه چندثانيه مكث كرد بعد گفت سلام محمد چطوري اصلا نشناختمت خوبي؟ گفتم مرسي ممنون تو چي تو چطوري دانشگاه تموم شد؟ گفتش نه دو واحد رياضي كاربردي مونده كه تابستون تموم مي شه كلا گفتم به سلامتي از الان مباركه پيشاپيش.

تو همين گير و دار صحبت كردن بوديم كه ديگه در ب رو باز كردن و با بقيه بچه ها خداحافظي كردم ، همه هم براي هم ديگه آرزوي موفقيت كرديم.رفتم اتاقي كه شماره صندليم اونجا بود رو پيدا كردم نشستم سر جام.

بعد يه چيزايي يكي مي گفت كه به سختي از بلندگو هاي داخل سالن شنيده مي شد چند دقيقه بعد هم سوال ها رو آوردن و مشغول شديم اول دروس عمومي بود معارف بعدش ادبيات .

يادتونه گفتم سه آزمون آخر رو دقيقه 90 خوندم يه اتفاق عجيب البته برا من كه عجيب نبود چون پيش بيني مي كردم ، چندتا سوال از همون آزمون هايي كه خونده بودم آمده بود كه زدم.دروس تخصصي هم تقريبا خوب زدم ديگه نتيجش با خداست.

كنكور امسال خيلي خيلي سخت بود نمي شد ريسك كرد هر سوالي رو نمي شد پاسخ داد حتي اگر يكمي دو به شك بودي نبايد مي زدي چون يه سوال 500 تا بعضي وقتا 1000 نفر رو جابجا مي كنه از اين رو منم اصلا ريسك نمي كردم سوال هايي كه مطمئا بودم بلدم رو پاسخ مي دادم.

علي برادرم هم افتاده بود دانشگاهي كه پايين دانشگاهشون بود خلاصه عشق و حال ديگه كل بچه هاي دانشگاهشون حتي بچه هاي دوره هنرستانشون رو ديده بود ولي يه بدشانسي آورده بود اونم اينكه ماشين حسابشو ازش گرفتن و كلي ريخته بود بهم اون رشتش برق هستش و همه محاسباتشون نياز به ماشين حساب داره بهش گفتن مدل ماشين حسابت استفادش تو كنكور غير مجازه حالا قيمت ماشين حسابش 2000 هزارتومنه ها ولي بعد از كلي خواهش و تمناي علي آوردن بهش دادن كلي ريخته بود بهم كنكورم به قول خودش افتضاح دادش تمركزش ريخته بود بهم چون نه مي شد ماشين حساب از كسي گرفت همه خودشون لازم داشتن نه مي شد مساله ها رو حل كرد بدون ماشين حساب.

خلاصه اين بود روز كنكور ما ببخشيد اگه يكمي دير شد اين پست.

آخه تو ريكاوري بودم و سخت مشغول زبان خوندنم.يكمي هم سرم با ثبت اختراع شلوغ شده.

شكه نشيد باور كنيد يه طرحي دارم كه با يكي از دوستان مشترك بين من و علي و خود علي مي خوايم پيش ببريم كه به اميد به خدا تموم شد ثبتش كنيم.

باآرزوي موفقيت براي همگي.

براي قبوليه ما دعا كنيد.



راستي وبلاگ چطور شده؟قشنگ تر شده؟ يا قبلا بهتر بود؟ كلا چطور مي بينيد؟حتما بهم بگيد

تا پست بعد خداحافظ.



فرم تماس با مدیریت MTCanada

* نام و نام خانوادگی :
* آدرس ایمیل:
موضوع پیام:
*پیام:

فرم تماس از پارس تولز