اولين و كامل ترين وبلاگ فارسي در رابطه با تحصيل در خارج از كشور.

در صورتی که علاقه مند به افزودن وبلاگ mtcanada به لیست وبلاگ های خود هستید،خواهشمندم تنها با عنوان:
"هدف من: كانادا:تورنتو،ونکور/امریکا/استرالیا ، تحصيل-كار و زندگي"
لینک دهید و چنانچه مایل هستید وبلاگ خود در لیست وبلاگ های منتخب این وبلاگ افزوده شود در قسمت نظرات، آدرس و عنوان وبلاگ خود را منتشر نمایید.
-باتشکر از توجه و همکاری شما- ؛ مدیریت وبلاگ : محمد

(كپي برداري از مطالب وبلاگ mtcanada فقط با ذكر منبع مجاز مي باشد.)
MTCanada.Blogspot.Com
MTCanada.blogfa.com (*آدرس جدید بدون فیلتر وبلاگ mtcanada)

SOP


SoP يعني Statement of Purpose. شما وقتي براي يك دانشگاه اپلاي ميكنيد در واقع معدلتون رو به اونها ميگيد. مقاله هاتون رو عنوان ميكنيد. از دانشگاه محل تحصيلتون حرف ميزنيد و نمره زبانتون رو ميگيد. يكي از ابزارهايي كه اونا بفهمن شما تو درسها چه كاره بوده ايد همون توصيه نامه هست كه استاد بهتون ميده اما تو اون فقط يه سري از موفقيتهاي شما رو هاي لايت ميكنه و اونم قسمت درسي مثلا فقط توي فوق ليسانسه يا ليسانس. اين چيزا باز هم به اونا ايده خيلي روشني درباره شما نيميده. توي اين SoP به شما اين موقعيت داده ميشه كه خودتون رو معرفي كنيد كه چه شخصيتي داريد و چه كاره ايد. مسلماً الان تو ذهن بعضيها شايد بياد كه خوب اين كه كاري نداره (يعني بلف زدن كاري نداره كه!!!). در جواب بايد بگم كه چرا. بلف زدن هم هنر ميخواد. صادق بودن هم هنر ميخواد. اينا لزومي نداره كه فكر كنن شما بهشون دروغ ميگيد. چون اصلا مبناي كسي كه تو اين سطح داره درس ميخونه اين چيزا نيست. اصلا كسي كه صادق نباشه پس فردا واقعا چه جوري به كار تحقيقاتيش ميشه اعتماد كرد. در ضمن، توي SoP شما فقط از خودتون قرار نيست تعريف كنيد. بايد از خيلي چيزاي ديگه هم حرف بزنيد. تا مرد سخن نگفته باشد، دروغ و چاخانش نهفته باشد. از شوخي گذشته، اين سند شناسايي شماست روي پرونده اپلاي. من زماني كه اپلاي ميكردم برا دانشگاه ها بعضيها تو پروسه آنلاين روي اين موضوع گير بودن مثلا ميگفتن دو صفحه باشه فلان باشه و .... بعضيها هم ميگفتن آقا جان حواست و جمع كن بيشتر از يك صفحه نشه (يعني آقا جان حرف مفت نزن خيالت و راحت كنم!!!) و خلاصه كلام رو بگو. من اون موقع هم اصلا دوست نداشتم كه يك دانشگاه  SoP خلاصه بخواد براي اينكه من روي اون حساب باز كرده بودم. چون توش خيلي حرفها برا گفتن داشتم كه مي خواستم بدونن. بالاخره مطمئنا شخصيت دو تا شاگرد اول يا دو تا شاگرد تنبل هم با هم فرق داره و هر كدوم تاريخي دارن واسه خودشون. مثلا بعضيها تو SoP از قلدريهاشون تو دبستان هم مينويسن (كه يعني اعتماد به نفس داشتن زدن كله پسر مردم رو شكستن برا يه پفك!!!). حالا بهتون ميگم كه توي اين SoP چي بايد نوشت. اميدوارم تصوير درستي از اون تو ذهنتون اومده باشه. اگه تو اينترنت هم بزنيد SoP هزاران سايت و اينجور چيزا مياد كه بعضي هاشم بدك نيست اما مثل توصيه نامه يادتون باشه خودتون بايد بنويسيد نه كپي پيست كنيد ماله ملت رو.
من SoP خودم رو اينطوري نوشتم....
پاراگراف اول: كجا به دنيا اومدم، شرايط تحصيلي تو منطقه ما، اينكه از اول به مهندسي علاقه داشتم، المپياد مقام داشتم يا نداشتم،‌ مسابقه اي چيزي برنده شدم يا نشدم،‌ كدوم درسم از همه بهتر بود، كنكور رتبم چند شد و چي شد كه تو انتخاب رشته ام رشته مثلا برق يا عمران يا شيمي رو انتخاب كردم. چه جور آدمي هستم مثلا ورزشكارم معتادم شادم غمگينم فعالم گوشه گيرم (خيلي تاثير داره واقعا روي كسي كه اينا رو ميخونه)(مال من شد 157 كلمه )

پاراگراف دوم: درسهاي رشته انتخابي ام خيلي منو بيشتر علاقه مند كرد، با شاخه ها و كاربردهاي رشته ام بيشتر آشنا شدم، فلان درسهاي اصلي رو پاس كردم و تو كدوم Max شدم. كلا ميشه تو اين پاراگراف در مورد ليسانس و بدبختي هاش نوشت. (مال من شد 69 كلمه)

پاراگراف سوم: در مورد موفقيتها و مشكلات خاص و شخصي توي ليسانس و اينكه به اونها فائق اومديد يا (بازم) فائق اومديد و بالخره رتبتون با اون شرايط چند شد تو كلاس، و اينكه آيا به يه زمينه خاصي تو رشتتون علاقه مند شديد كه ادامه تحصيل بديد يا كيلويي تصميم گرفتيد مثل من ادامه تحصيل بديد. (مال من شد 96 كلمه- تازه ميفهمم تو پاراگراف اول چه فكي زدم)

پاراگراف چهارم: اگه بعد از ليسانس جايي كار كرديد يا مثلا تو تابستون تا بريد فوق ثبت نام كنيد جايي كار كرده باشيد (خوب من چون يه سره قبول شدم اينجا حرفي نداشتم زياد لذا دوستان ميتونن توي اين قسمت مانور تبليغاتي بدن) (مال من شد 42 كلمه)

پاراگراف پنجم: اينكه مستقيم فوق قبول شدم و جزو چند درصد بود رتبه ام (رتبه رو به درصد تبديل كنيد) و كجا قبول شدم مثلا تو تهران يا شريف يا ياقوز آباد،‌ اينكه خيلي علاقه ام شديد بود و خيلي تلاش كردم كه نمره هاي بالا بگيرم و فلان درسها رو پاس كردم، بعد تصميم گرفتم رو فلان موضوع براي پروژه فوق كار كنم. اگه پروژه فوق رو مشترك با پژوهشكده اي جايي برداشتيد اينجا بگيد و اينكه چه تجربه هايي بدست آورديد تو اين زمينه خاص. (مال من شد 129 كلمه)

پاراگراف ششم: اينكه چند تا مقاله داديد، از كجاها جايزه گرفتيد، چند تا كتاب نوشتيد،. (مال من شد 104 كلمه)

پاراگراف هفتم: اگه بعد از فوق جايي كار تحقيقاتي كرديد، كار كرديد،‌ خورديد و خوابيديد، اگه كار تحقيقاتي بوده چي بوده، مقاله داديد يا نداديد، سربازي رفتيد يا رفتيد زن گرفتيد مثلا، يا زن داشتيد طلاق داديد خدايي نكرده يا كرده، اصلا چي شد كه تصميم گرفتيد ادامه تحصيل بديد، يا از تو شكم مادراتون قصد ادامه تحصيل داشتيد. (مال من شد 136 كلمه)‌

پاراگراف هشتم: يه ذره چاخان پاخان راجع به اينكه براي چه رشته اي اپلاي كردين و هدف كلي شما از ادامه تحصيل چيه نه بصورت جزئي (مال من شد 66 كلمه)

پاراگراف نهم: هدف خاص ادامه تحصيل تو مقطع دكتري توي زمينه مورد نظر كه اصلا ميخوايد چه كاره بشيد (استاد يكي از دانشگاه ها اونقدر كه براش اين موضوع اهميت داشت بنده خدا دو سه روز الاف اين بودكه زنگ بزنه با هم صحبت كنيم كه آخر سر بهش افتخار دادم صحبت كرديم و از قضا همونم منو گرفت- روي اين موضوع خيلي حساس باشيد،‌خيلي مهمه-هدف خودتون رو بنويسيد نه كليشه اي) (مال من شد 91 كلمه)

پاراگراف ئهم: هدف شما از انتخاب اين دانشگاه خاص چي بوده. چه امكاناتي داره كه جذب اون شديد و تصميم گرفتيد اپلاي كنيد، و در پايان پاراگراف بنويسيد كه اين دانشگاه به شما كمك ميكنه كه به حد اعلي خودتون تو زمينه مورد علاقتون برسيد. مواظب باشيد چاخان نكنيد. مثلا بگيد من به خاطر آزمايشگاه نانوي شما كه خيلي مجهز هست اپلاي كردم بعد بفهميد اصلا آزمايشگاه نانويي نبوده در كار. (مال من شد 88 كلمه)

پارگراف آخر: در دو جمله بنويسيد كه خوشحال ميشيد و باعث افتخاره كه اونجا پذيرفته شيد و اگر هم پذيرفته شيد ميتونيد خودتون رو نشون بديد و به پتانسيل بالاي خودتون برسيد. (مال من شد 31 كلمه)

خوب خسته شدين؟؟؟
لازم نيست كه براي هر دانشگاه يك SoP جدا تهيه كنين. اون پاراگرافهاي اول و وسط كه ثابتن اما اون آخريها كه مربوط به دانشگاه مقصد و ... ميشه رو حتما عوض كنيد و مطابق با دانشگاه مقصد بنويسيد. اينها خودشون هم ميدونن كه شما چه كار داريد ميكنيد كما اينكه خودشونم همين كارا رو ميكنن. اينا انتظار ندارن كه شما فقط دانشگاه اينا اپلاي كنين. انتظارشون اينه كه اگه بهتون پذيرش دادن حتما بريد اونجا و قالشون نگذاريد.
سعي كنيد كاملا با اعتماد به نفس صحبت كنيد. قبلا هم گفتم، كسي كه بلده از خودش تعريف كنه پيروزه. اگه مثل اين بچه هاي خوب بريد يه گوشه كه بيان نازتون رو بكشن كور خونديد. دقيقا مثل كلاس زباني ميمونه كه هر كي كمتر حرف بزنه به بچه هاي ديگه تو كلاس لطف كرده كه اونا حرافي كنن و آخر سر استاد هم با اوني بيشتر سر وكار داره كه بيشتر مطرحه و حرف براي گفتن داره. سعي نكنيد نقاط ضعف خودتون رو بگيد. همش هم تعريف نباشه (ديگه خودتون استاديد ديگه ....) اما بوي اعتماد به نفس و تلاشتون بايد از SoP حس بشه. جدي ميگم. من خودم رزومه و SoP خودم رو طوري نوشتم كه هر كي ميخوند يه ذره صبر ميكرد و به فكر فرو مي رفت بعد يه ذره از بالا به پايين برگه نگاه ميكرد بعد برگه رو ميچرخوند ببينه چيزي پشتش هست يا نه كه از قلم افتاده باشه (منظورم استادهاي ارجمندم تو ايرانه كه بهشون رزومه و SoP خودم رو داده بودم كه بخونن) بعد ميگفتن كه تحت تاثير قرار گرفتيم. من توي اونا همين چيزايي رو نوشتم كه به شما گفتم. دقيقا همينها رو. اما تو گفتن از ابزار برنده (با تشديد حرف "ر") كلام هم استفاده كرده بودم. شما هم همتون بهتر از من اين ابزار رو داريد. همون كه هستيد باشيد اما هاي لايت.
يادتون باشه اسم دانشگاه ها رو اشتباه نزنيد بفرستيد مثلا براي MIT بعد از دانشگاه Texas  تعريف كرده باشيد. SoP خودتون رو هم با بقيه مدارك paper بفرستيد و آنلاين هم بفرستيد. شده واقعا بعضيها اپلاي كردن بعد SoP خودشون رو فقط آنلاين فرستاده بودن و از قضا دير هم اپلاي كرده بودن و بار سايت هم زياد بوده. وقتي مدركش توي دپارتمان بوده،‌ SoP طرف هنوز به دست اونا نرسيده بوده و ريجكت شده.
حتما بدين دوستانوتن SoP شما رو تصحيح كنن و حتما بازم مشورت كنيد شايد هستن كسايي كه بهتر از من توضيح بدن. هيچ وقت تو اين راه به حرف يك نفر دل خوش نكنيد. از همه كمك بگيريد اما به هيچ كس اجازه نديد جاي شما تصميم بگره كه حتي چي بنويسيد و الا شكست ميخوريد. خودتون همه كاره باشيد. وبلاگ بخونيد اما وبلاگي نشيد و دلتون رو به امسال من خوش نكنيد. هر كسي يك موضوع رو كاملا از ديد خودش ميگه و البته كاملا هم نظرش محترمه.
يادم مياد زماني كه ميخواستم تصميم بگيرم كه اپلاي كنم و تازه ميخواستم برم زبان بخونم هر كسي يه حرفي ميزد و يه نظري ميداد. بعضيها رو حسادت، بعضيها رو مهربوني. مثلا استادم ميگفت خيلي خوبه،‌ پدرم ميگفت وايسا، دوستان هم ماشاا... تا بتونن ميگن. خودشون ميگن اپلاي ميكني ..... ا ا ا.... اي وطن فروش.... (اي بابا وطن فروش چيه ميخوام برم درس بخونم) بعد زودتر از تو ميرفتن اونور و يه جايي درس ميخوندن كه اسم اون دانشگاه رو هم نشنيدي تا حالا. بعضيها هم كه ميگفتن بمون خوب ميشه. اما غافل از اينكه هدف من از رفتن چيه و اونا چي فكر ميكنن.
آدم كم كم كه به اپلاي كردن نزديكتر ميشه تازه ميفهمه چندان آش دهن سوزي هم نيست رفتن. اين همه تلاش كني كه بري مثلا چي بشه. واقعا قبول شدن دكترا توي دانشگاه هاي تاپ ايران برا بچه هايي كه تصميم ميگيرن برن نسبت به زحمتي كه براي اپلاي ميكشن يك به دهه خدا شاهده. اما همه اين حرفها كه آش دهن سوزي نيست و ... همه از نااميدي سرچشمه ميگيره. مثل دمدماي كنكوره كه همه شايد اينو تجربه كردن كه با خودشون ميگن: خوب قبول نشيم حالا چي ميشه...يه چيي ميشه ديگه....
همين آدمي كه ميگه يه چيزي ميشه ديگه و ميگه اصلا مهم نيست چي بشه همچين وقتي پذيرش ميگيره بال در مياره كه نگو و نپرس. به نظر شخصي من، وقتي بهت بگن توي يكي از 10 تا دانشگاه برتر دنيا پذيرش گرفتي با اينكه بگن تو كنكور ليسانس رتبه اول شدي برابري ميكنه و شايد شيرين تره. اون لحظه رو آرزو ميكنم كه همه هموطنام تجربه كنن و همه اپلاي كنن و همه بيان اينجا درس بخونن















لينك مطالب منتخب پیشین این وبلاگ

  1. .:::صفحه اصلی:::.

  2. راهنماي چگونگي دريافت پذيرش و بورسيه تحصيلي

  3. تمامي پرش ها و پاسخ هاي مربوط به تحصيل در خارج از كشور

  4. همه چيز در مورد Apply

  5. همه چيز درمورد زبان

  6. توصيه نامه

  7. SOP

  8. ويزا






هیچ نظری موجود نیست:

فرم تماس با مدیریت MTCanada

* نام و نام خانوادگی :
* آدرس ایمیل:
موضوع پیام:
*پیام:

فرم تماس از پارس تولز